برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

مادر...


عشق های رژلبی و موهای سیخ سیخی
مارو تا سقف اتاقمون هم نمیرسونه چه برسه به آرزوهامون

عشق واقعی مادر هست و بس ♥

آیا کاربرد کلیدهای F1 تا F12 کیبورد را میدانید ؟


کلید تابعی F1 :
کلید تابعی F1 ، در بیشتر برنامه ها پنجره help یا کمک را برای توضیح بیشتر در مورد نرم افزاری که در حال کار با آن هستید باز می کند و اطلاعاتی را در اختیار شما قرار میدهد .
در ویندوز ، کلید win به علاوه F1 ، پنجره پشتیبانی مایکروسافت نمایش داده می شود . برای مثال نحوه نصب و راه اندازی پرینتر یا کامپیوتر که اطلاعات تکمیلی آن را می توانید بعد از باز شدن صفحه مشاهده کنید .
در بعضی از مدل های مادر بوردها با کلید تابعی F1 به تنظیمات بایوس وارد می شوید که این کلید بیشتر در لپ تاپ ها کاربرد دارد .
در نرم افزار هایی خانواده آفیس ، با زدن کلید Ctrl و F1 می توانید زیر منو ها را باز کنید و ببندید .

ادامه مطلب ...

حل تمرینهای هارمونیک های درس ماشین 3 استاد آقاعمویی

حل تمرینهای هارمونیک های درس ماشین 3 استاد آقاعمویی را میتونید از لینک زیر دانلود کنید که قرار دادم .

پاسخ خودسوالاتی هست که استاد در جزوه شون بعنوان تمرین دادند.

دانلود فایل 

مبعث

اس ام اس تبریک مبعث پیامبر - پیامک تبریک مبعث حضرت محمد




خـوانـد زبـان دلم ثنای محمد(ص)

مانـد خرد خیـره در لقای محمد(ص)

دیده دل، جام جم به هیچ شمارد

سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)

عید مبعث بر همگان مبارک

وصیتنامه ی الکساندر

پادشاه بزرگ یونان، الکساندر، پس از تسخیر کردن حکومت های پادشاهی بسیار، در حال بازگشت به وطن خود بود. در بین راه، بیمار شد و به مدت چند ماه بستری 

گردید.
با نزدیک شدن مرگ، الکساندر دریافت که چقدر پیروزی هایش، سپاه بزرگش، شمشیر
تیزش و همه ی ثروتش بی فایده بوده است. او فرمانده هان ارتش را فرا خواند و گفت:
من این دنیا را بزودی ترک خواهم کرد. اما سه خواسته دارم. لطفاً، خواسته هایم را حتماً
انجام دهید.


  ادامه مطلب ...

انسان ها

انسان ها تنها موجودات این کره ی خاکی هستند که یقین دارند  خدایی هست و طوری رفتار میکنند که انگار خدایی نیست...

...


  معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا ..... ! 

  دخترک خودش را جمع و جور کرد..!
  سرش را پایین انداخت..!
  با ترس خود را به معلم رسوند و با صدای لرزان گفت : بله ...؟
  معلم که از عصبانیت قرمز شده بود ...!
  به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟
  فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انضباطش باهاش صحبت کنم
  دخترک چانه لرزانش را جمع کرد... بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت:
  خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن...!
  اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد...!
  اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه...!
  اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند..!
  برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم...!
  اونوقت قول می دم مشقامو تمیز بنویسم ...!
  معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا... و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد ...!