به گزارش خبرنگار فناوری اطلاعات باشگاه خبرنگارن، غول جستجو و
اطلاعات 2 سال پیش شروع به انتشار داده ها در خصوص بمباران درخواست های دولت ها در
خصوص اطلاعات کاربران از جمله لیست جستجوها، لینک ها و ایمیل های خصوصی شهروندان
کرد.
بر اساس این گزارش، مسئله بسیار نگران
کننده در این مورد اینست که بسیاری از این
درخواست ها برای بررسی مسائل جدی امنیت ملی نبوده و تنها برای دریافت حق السکوت و
یا نظارت بر گروه های سیاسی داخلی و خارجی درخواست شده اند.
هم اکنون گوگل در صدر جدول حذف مطالب دولت ها
قرار دارد که برخی دلایل آن را افترا به دولت و نقض قوانین محلی در سخنرانی های ضد
دولتی شامل می شود.
یادم آیدروز دیرین *خوب وشیرین*
اول ترم*وقت بسیار*درس اندک*
حال اینک * روز آخر*روز تلخ امتحانات*
آخر ترم*وقت اندک*درس بسیار*
درس بسیار درس بسیار....
اندر حکایت ملاقات با جناب خر و دعوت از ایشان به آدم شدن و استدلال و راضی بودن ایشان به خر بودن و شرمنده شدن حقیر وآرزوی من که
ادامه مطلب ...
قسمت اول
بقیه در ادامه مطلب
ببینید ضرر نمیکنید
راستی نظر یادتون نره
جشن بسیار با مزه ای در میان نیاکان ما رایج بوده است.
در این روز مردم به دلیل یاد بود یک روز به خصوصی به یکدیگر آب می پاشیدند و اینگونه شادی خود را ابراز می کردند.
درباره ی فلسفه ی این روز شاید بتوان به روایت زیر اطمینان کرد :
در زمان فیروز جد انوشیروان چند سالی باران نیامد و مردم در خشک سالی بودند. فیروز به آتشکده ی پارس رفت و دعا کرد در این روز باران زیاد آمد، از آن روز به بعد در میان ایرانیان رسم بود که به یاد آمدن باران به هم آب می پاشیدند.
برخی از پژوهش گران معتقدند این روز در اول تیر ماه قرار داشته است.
جالب آنکه در دوازدهم خرداد هم رسمی به مانند همین در کشور چین وجود دارد.
شما هم میتونین اول تیر(پنج شنبه) یه لیوان آب به هم بریزید!!
درضمن این عکس مربوط به پارساله که گرفتنشونم بیچاره ها را!!
به غضنفر میگن: چی شد مامانت مرد ؟
میگه: رفت پشته بوم رخت پهن کنه افتاد…
میگن افتاد مرد ؟
میگه: نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکـ.ست افتاد.
بهش میگن اون موقع مرد؟؟
میگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد.
میگن:خوب این دفعه مرد ؟
میگه: نه بعد افتاد رو سقف گاراژ، سقف خراب شد!
بهش میگن:حتماً ایندفعه مرد ؟
میگه:بازم نمرد، دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه، با تفنگ زدیمش
داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،
این است که آنان از دوست داشتن باز می
مانند. همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم
آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.
انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!
انسان های بزرگ دو دل دارند؛
دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که می خندد و آشکار است.
همه دوست دارند که به بهشت بروند،
ولی کسی دوست ندارد که بمیرد … !
عشق مانند نواختن پیانو است،
ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری. سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.
دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،
پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.
محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود. اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است.