برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

زیبایی زندگی...

 

زلال باش ... ،‌ زلال باش ... ،
زلال تر از قطرات اشک
فرقی نمی کند که گودال کوچک آبی باشی
یا دریای بیکران، زلال که باشی، آسمان در تو پیداست

تنظ...

ترم اول:

لباسهایتان اتو کشیده است!

میخواهید شاگرد اول شوید تا هم شهریه‌تان نصف شود و هم برای بر و بچه‌ها، کلاس بگذارید! چون هنوز کسی شما را نمیشناسه و شما هم متقابلا" کسی را نمیشناسید.

شاگرد دوم میشوید!! شهریه‌تان هرگز نصف نمیشود.حتی ربع هم نمیشود.

هنوز کلاس نذاشته، از سوی دانشجویان دیگر به عناوین مهمی چون : بچه مثبت، سوسول، بچه مرغوب، درازگوشخوان! گاگول و قشنگ، مفتخر میشوید.

ادامه مطلب ...

ای خدا...

حسرتش به دلم مونده،

که یکبار نمازی قسمتم بشه ،

بدون یادی از دنیا ؛ پر از یاد خدا !

دلم به دو رکعتش هم راضیست ...

 

جملات زیبا گیله مرد

دانشگاه...

پی مدرک به دانشگاه رفتی

به صدها نذر و اشک و آه رفتی

دبیرستان مگر جای بدی بود؟

ز چاله آمدی ، در چاه رفتی

***

یه کیف سامسونت در دست داری

شبیه نامه ها پیوست داری

گمون کردی که مدرک چاره سازه

ولیکن مقصدی بن بست داری

***

چه سخته طعم مشروطی چشیدن

به دوش خویش ، بار «اِف» کشیدن

شبیه دُم برای نمرۀ ده

پی استاد ، روز و شب دویدن

***

چی می شد نمرۀ من بیست می شد

و هرچی نمرۀ «اِف» نیست می شد

چه حالی داشت ، اسم بنده یک روز

تو شاگردای اول ، لیست می شد

***

چه خوبه واحدی را پاس کردن

و طعم بیست را احساس کردن

ز دانشگاه ، ما خیری ندیدیم

به جز بدبخت و آس و پاس کردن

***

به هنگام کلاس، او کار دارد

دوصد توجیه نا هموار دارد

چو می آید، ندارد هیچ آرام

مگر این صندلی ها خار دارد؟

***

دو سه ترمی که دانشگاه رفتی

سراغ قصه ای جانکاه رفتی

مجرد بودنت عیبی مگر داشت؟

ز چاله آمدی ، در چاه رفتی

***

تو دانشجویی و خرجت زیاده

نگیر این قدر کارو سهل و ساده

اینو مادر بهت می گفت ، اما

نگشتی از خر شیطون ، پیاده

***

سوار ابر بودم، غرق رؤیا

نبودم لحظه ای در فکر فردا

تموم شد حرفهای عاشقونه

حالا من موندم و دفترچه قسطا  

 

فقط محض خنده بود دوستان.... 

 

آموخته های چارلی چاپلین...

 

آموخته ام ... با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.

ادامه مطلب ...

آمار

سلام همکلاسیا!!! 

طاعاتو عباداتتون قبول.امیدوارم خوب و خوش باشید. 

میگم بالاخره استاد بوجاری نمره های درخشان آمارو داد!انشاالله که همه قبولیم....

در وصف رمضان


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسیمى بوزید
که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا

نازم آن دوست که با لطف سلیمانى خویش
پله از سلسله دیو دعا کرد مرا

فیض روح‌القدسم کرد رها از ظلمات
همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا

من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى
لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا

در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او
من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا

دست از دامن این پیک مبارک نکشم
که به مهمانى آن دوست ندا کرد مرا

زین دعاهاست که با این همه بى‌برگى و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا

هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابد
کم بود زین همه فیضى که عطا کرد مرا

التماس دعا
 

بگذار عشق خاصیت تو باشد!!!

داستان آموزنده بگذار عشق خاصیت تو باشد - www.TakPayamak.com

 

از خدا پرسیدم : خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد ؟
خدا جواب داد :
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر  !
با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو . . .
ایمانت را نگه دار و ترس را به گوشه ای انداز !
شک هایت را باور نکن اما به باور هایت هیچ وقت شک نکن . . .
زندگی شگفت انگیز است ، فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید . . .
مهم این نیست گه قشنگ باشید ، قشنگ این است که مهم باشید ، حتی برای یک نفر . . .
مهم نیست شیر باشی یا آهو ، مهم این است با تمام توان شروع به دویدن کنی . . .
کوچک باش و عاشق ، که عشق میداند آئین بزرگ کردنت را . . .
بگذار عشق خاصیت تو باشد ، نه رابطۀ خاص تو با کسی . . .
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطۀ پایان رسیدن . . .
فرقی نمی کند گودال آب کوچکی باشی یا دریای بی کران . . .
زلال که باشی آسمان در توست . . .


خواب ریاضی....

باز هم خواب ریاضی دیده ام /خواب خطهای موازی دیده ام

خواب دیدم میخوانم ایگرگ زگوند /خنجر دیفرانسیل هم گشته کند

از سر هر جایگشتی میپرم /دامن هر اتحادی میدرم

دست و پای بازه ها را بسته ام /از کمند منحنی ها رسته ام

شیب هر خط را به تندی میدوم /گوش هر ایگرگ وشی را میجوم

گاه در زندان قدر مطلقم /گاه اسیر زلف حد و مشتقم

گاه خط را موازی میکنم/ با توان ها نقطه بازی میکنم

لشگری تمرین دارم بی شمار/ تیمی از فرمول دارم در کنار

ناگهان دیدم توابع مرده اند/ پاره خط و نقطه ها پژمرده اند

کاروان جذر ها کوچیده است/ استخوان کسرها پوسیده است

از لگ و بسط و نپر آثار نیست /ردپایی از خط و بردار نیست

هیچکس را زین مصیبت غم نبود /صفر صفرم هم دگر مبهم نبود

آری آری خواب افسون میکند /عقده را از سینه بیرون میکند

مردم زین ایکس و ایگرگ داد داد /روزهای بی ریاضی یاد باد

!!!

...

یادم آیدروز دیرین *خوب وشیرین* 

 

       اول ترم*وقت بسیار*درس اندک*  

             حال اینک * روز آخر*روز تلخ امتحانات*  

                    آخر ترم*وقت اندک*درس بسیار*  

                            درس بسیار درس بسیار....