برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

شعر

با تو ای درس شبی باز در این خانه نشستم

همه شب خیره شدم ثانیه ای چشم نبستم

شوق یک نمره ی 20 باز پدیدار شد اندر رخ زردم

باز افزود دو صد درد به دردم

 

 یادم آمد که شبی  با تو در این خانه نشستم

اولین بار در آن ترم که یک جزوه به دستم

جزوه را مرتبه ای باز همی کردم و بستم

یادم آمد تو به من گفتی از این 20 حذر کن

لحظه ای چند بر آینده نظر کن

آه آینده برای تو گران است

تو که امروز نگاهت به یک 20 نگران است

باش فردا که دو پایت پس استاد روان است.

تا فراموش کنی چندی از این نمره حذر کن

با تو گفتم حذر از 20 ندانم؛

گذر از 19... هرگز نتوانم!

اشکی از چشم فرو ریخت

19 ناله ی تلخی زد و بگریخت

 18 آهسته ز افکار من آهنگ سفر کرد

شب و سرما و من و ترس

همه دل داده به یک 15 از درس

 

روز اول که به صد شوق ز کنکور گذشتم

شاد و خندان بسوی خانه دویدم

خویش را عالِم این دهر بدیدم

تو به من پند بدادی نشنیدم، نشنیدم

 

باز گفتم که تو آسانی و من عالِم دهرم

می توانم که بگیرم ز تو من 15 آسان

یادم آید که از این صفحه به آن صفحه پریدم

سوی هر درد که رفتم،

به دوایی نرسیدم...!

پای در خواب کشیدم

صبح شد زیر پتو آن شب و شبهای دگر هم

نگرفتم دگر از درس خبر هم

 

نکند 11 بر بنده گذر هم

با 10 اما...


البته این شعر به طور خاص درس آمار رو مورد خطاب قرار داده... به امید موفقیت در امتحان آمار...

نظرات 2 + ارسال نظر
m. دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 00:05

با مزه بود عزیزم.البته برای بچه های مفلوک خوابگاهی مثل خودم وضع از این بدتره یه چیز تو مایه شعرهای فروغ فرخزاد قبل از خودکشی.

مرغ شیدا دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 00:16 http://morghe-sheyda.blogfa.com

خیلی باحال بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد