برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

یه روز یه ترکه...

یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره


عوض اینکه کاهوهای خوب را سوا کند ، 


همه ی کاهو های نامرغوب را سوا میکنه و میخره


ازش می پرسند چرا اینکار را کردی میگه : 



صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست


مردم همه ی کاهوهای خوب را میبرند 


و این کاهوها روی دست او میمانند


و من بخاطر اینکه کمکی به او بکنم 


اینها را میخرم اینها را هم میشود خورد


این ترکه کسی نبود جز


عارف بزرگ آقا سید علی قاضی تبریزی ره...


برداشتی از کتاب"اسوه ی عارفان"

نظرات 3 + ارسال نظر
محمدرضا سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 19:25 http://mohammadreza-mahsa.blogfa.com

دمش گرم......

دمش حق

hamid سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 20:02 http://labkhand2.blogsky.com

ایول علی جوو
دس خوش رفیق

فدااات حمیدآقا
قربانت میگم یه سر ب وب ماهم بزنی اونجا بد نیسا

m.d چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 14:12

به این میگن نوع دوستی٬اونوقت هی میگن ترکا.....

بعله
چی میگن؟؟ بگین نگن، شمام نگین تا بقیه هم نگن
حالا چی میگن؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد