برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

گـل


رفتم نشستم کنارش گفتم :


 برای چی نمیری گـُلات رو بفروشی ؟


 گفت : بفروشم که چی ؟ تا دیروز می فروختم که با پولش


آبجی مو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد ،


 با گریه گفت : تو می خواستی گـُل بخری ؟


 گفتم : بخرم که چی ؟ تا دیروز می خریدم برای عشقم


امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...! اشکاشو که پاک کرد


 یه گـل بهم داد گفت :بگیر باید از نو شروع کرد


تو بدون عشقت ، من بدون خواهرم . . .

نظرات 1 + ارسال نظر
E=MC2 سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:41

سلام.ابروبادومه وخورشیدوفلک درکارندتاتوگلی زبرعشق به کف اری وزغفلت پرپرننمایی...

سلام
احسنت!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد