برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

زن چه موجودیه!؟!

یک بنده خدایی ، کناراقیانوس قدم می زد،وزیر لب دعایی راهم زمزمه میکرد . نگاهى به آسمان

آبى و دریاى لاجوردین و ساحل طلایى انداخت و گفت:

خدایا ! میشه تنها آرزوى مرا بر آورده کنى؟

ناگاه، ابرى سیاه، آ سمان را پوشاند و رعد و برقى در گرفت

و در هیاهوى رعد و برق، صدایى از عرش اعلى بگوش رسید

که میگفت: چه آرزویى دارى اى بنده ى محبوب من؟

مرد، سرش را به آسمان بلند کرد و ترسان و لرزان گفت:

ای خدای کریم از تو می‌خواهم جاده‌ای بین کالیفرنیا و هاوایی

بسازی تا هر وفت دلم خواست در این جاده رانندگی کنم!!


ازجانب خدای متعال ندا آمدکه:

ای بنده‌ی من! من ترا بخاطر وفاداری‌ات بسیاردوست

می‌دارم و می‌توانم خواهش تو را برآورده کنم اما هیچ میدانی

انجام تقاضای تو چقدر دشوار است؟هیچ میدانی ‌که باید ته

اقیانوس آرام را آسفالت کنم؟ هیچ میدانی چقدر آهن و سیمان

و فولاد باید مصرف شود؟ من همه‌ای اینها را می‌توانم انجام

بدهم! اما آیا نمی‌توانی آرزوی دیگری بکنی؟

مرد، مدتى به فکر فرو رفت، آنگاه گفت:

اى خداى من! من از کار زنان سر در نمى آورم! میشود بمن

بفهمانى که زنان چرا مى گریند ؟ میشود به من بفهمانى

احساس درونى شان چیست؟ اصلا میشود به من یاد بدهى که

چگونه مى توان زنان را خوشحال کرد؟

صدایی از جانب باریتعالى آمد که:

ای بنده من! آن جاده‌ای را که خواسته‌ای، دو بانده باشد یا چهار بانده!!؟؟


زندگی...

زندگی،یعنی بازی.سه،دو،یک...سوت داور.....بازی شروع شد...!

دویدی،دست و پا زدی،غرق شدی،نجات پیدا کردی

خیانت کردی، دل شکستی،عاشق شدی

بی رحم شدی،مهربان شدی

بچه بودی؛بزرگ شدی،پیرشدی

سوت داور_______________بله،بازی تمام شد...

زندگی را باختی یا بردی، اگه بردی خوش بحالت اگر هم که باختی،اشکاتو پاک کن

همسفر گاهی باید بازی رو باخت


اما اینو یادت باشه باز میشه زندگی رو ساخت.

نکته ای در زبان انگلیسی!

در زبان انگلیسی واژه های
Fri
END ( دوست )


BoyfriEND ( دوست پسر )


GirlfriEND (دوست... دختر )


BestFriEND (بهترین دوست)


همگی سه حرف END (خاتمه) را بهمراه دارند...


اما کلمه FamILY (خانواده) سه حرف" ILY" را دارد که همان مخفف
"
I Love You" می باشد ,,


و جالب است بدانید

FAMILY= Father And Mother I Love You

دانشجو در ملل مختلف !؟!

ژاپن: به شدت مطالعه می‌کند و برای تفریح روبات می‌سازد!
مصر: درس می‌خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی‌مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می‌شکند!
 
هند: پس از چند سال درس خواندن، عاشق دختر خوشگلی می‌شود و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا می‌کند. سپس ماجراهای عاشقانه و اکشن پیش می‌آید و سرانجام آن دو با هم عروسی می‌کنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود!
 
عراق: مدام به تیرها و خمپاره‌های تروریست‌ها جاخالی می‌دهد و در صورت زنده ماندن درس می‌خواند!
 
چین: درس می‌خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را می‌سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می‌فروشد!
 
گینه بیساوو: او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا به همراه بر و بچ هم قبیله‌ای درس بخواند!
 
کوبا: او چه دلش بخواهد یا نخواهد یک کمونیست است و باید باسواد باشد و همینطور باید برای طول عمر فیدل کاسترو و جزجگر گرفتن جمیع روسای جمهوری آمریکا، دعا کند!
 
پاکستان: او بشدت درس می‌خواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید!
اوگاندا: درس می‌خواند و در اوقات بیکاری بین کلاس، چند نفر از قبیله توتسی را می‌کشد!
 
انگلیس: نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان دوره کواترناری!
 منقرض می‌شود ولی آخرین بازماندگان این موجودات هم درس می‌خوانند!
 
ایران: عاشق تخم‌مرغ و سیگار است! سرکلاس دروس عمومی، ‌چرت می‌زند و سر کلاس دروس اختصاصی، جزوه می‌نویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی‌ها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال می‌کند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دوپرس از غذای دانشگاه را می‌خورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه می‌گوید! او سه سوته عاشق می‌شود! اگر با اولی ازدواج کرد که کرد، والا سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار می‌شود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب می‌شود ولی هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده، که چرا صاحبخانه‌ها جان به عزرائیل می‌دهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمی‌دهند! او چت می‌کند! خیابان متر می‌کند و در یک کلام عشق و حال می‌کند! نسل دانشجوی ایرانی درسخوان، در خطر انقراض است.

تفاوت دخترا و پسرا در زمین خوردن

 

پسر در حال دویدن...


زااااارت (صدای زمین خوردن)
رفیق پسر: اوه اوه ؟؟؟؟؟؟؟؟چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی ؟؟؟؟؟، پاشو ؟؟؟؟! (شپلخخخخخ "صدای پس گردنی")
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!


**************************

دختر در حال راه رفتن...

دوففففففف
سک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای...
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین!

اهل دانشگاهم


 عکس   اهل دانشگاهم


اهل دانشگاهم

رشته ام علافی ست

جیب هایم خالی ست پدری دارم

حسرتش یک شب خواب!

دوستانی همه از دم ناباب

و خدایی که مرا کرده جواب

اهل دانشگاهم

قبله ام استاد است

جانمازم نمره!

خوب می فهمم سهم آینده من بی کاریست

من نمی دانم که چرا می گویند

مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار

و چرا در وسط سفره ما مدرک نیست

چشم ها را باید شست

جور دیگر باید دید

باید از مردم دانا ترسید!

باید از قیمت دانش نالید!

وبه آن ها فهماند

که من ایجا فهم را فهمیدم

من به گور پدر علم و هنر خندیدم!

کار ما نیست شناسایی هر دمبیلی

کار ما این است که مدرک در دست

فرم بیکاری هر شرکت بی پیکری را پر بکنیم

از مترسکی سوال کردم:...


از مترسکی سوال کردم:آیا از تنها ماندن در این مزرعه بیزار نشده ای ؟
پاسخم داد : در ترساندن دیگران برای من لذت به یاد ماندنی است پس من از کار خود راضی هستم و هرگز از آن بیزار نمی شوم!
اندکی اندیشیدم و سپس گفتم : راست گفتی! من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم!
گفت : تو اشتباه می کنی!

زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد مگر آنکه درونش مانند من با کاه پر شده باشد!!!


جبران خلیل جبران

گاهی...

 

گاهی با خیال گره می خورم

و مسافر روزهایی می شوم

که از یاد رفته اند

و روزهایی که در قاب کهنه ی ذهنم غبار گرفته اند

اما انگار همین دیروز بود

که تمام دغدغهایم در شور شیرین کودکی حل می شد

و کینه ها را با یک شکلات فراموش می کردم

همه را خوب می دیدم

و نگاهم همیشه آفتابی بود

اما امروز آنقدر بزرگ شده ام که تنها خاطره ای

از کودکی در ذهنم باقی مانده است